[Archive]


Friday, March 05, 2004



    مشهدی کس بالایی از حومه ی روستای آبلنگان اومده بهم میگه:
    تو به خودت اجازه ی فکر کردن به حرفای دیگران رو نمیدی، برای همین هیچ وقت هیچی نمیفهمی.

    یه دهاتی مشتی نیست بهش بگه:
    آخه الدنگ پر اردک بر کانت! اون موقع که من توی حرفای دیگران خونریزی میکردم و بچم از خشکی داشت هلاک میشد تو داشتی چغندر عمل می آوردی و آواز محلی میخوندی.


    ||





    Mute
    Current Time 0:00
    /
    Duration Time 0:00
    Loaded: 0%
    Progress: 0%
    Stream TypeLIVE
    Remaining Time -0:00
     



    #róisínmurphy


    || 0 Comments