Wednesday, April 14, 2004
گزارش های رسیده از واحد مرکزی خبر: اونجا دیگه کورش چادری نیست اونجا دیگه پیتزا فروشی رکس نیست اونجا دیگه مانتوی غیر سیاه پوشیدن نشونه ی طاغوتی بودن نیست اونجا دیگه ممد گدا و زنش و حسن مفو سر چار راه وا نمیستن ( این چار راه جدیده خیلی خطرناک شده) اونجا دیگه کسی ساعت 4 صبح پرواز نداره اونجا دیگه کسی با سگش بلند بلند درد دل نمیکنه اونجا دیگه کسی تیغ لای پنبه قایم نمیکنه اونجا هنوزم از اون نون تافتون های گرد و دشکی میپزن اونجا هنوزم سمت راست کوچه بلند تر از سمت چپشه اونجا دیگه سر پارو زدن دعوا نمیشه اونجا دیگه بستنی غیر بهداشتی و خوشمزه فروخته نمیشه اونجا دیگه با حلقه ی ازدواج، فوتبال سالنی بازی نمیکنن اونجا دیگه خانومه در حال گریه کردن، قرآن و نون رو از پنجره پرت نمیکنه بیرون اونجا دیگه پیرزنه زندگی نمیکنه اونجا دیگه کسی یه نصف روز تو گلدون قدیمیا نمیشینه تا همه ی هیکلش رو کرم و جونور ور داره اونجا دیگه مهره های سفید و سیاه با هم مساوی نیستن. اونجا دیگه کسی مرغ فرانسوی هورمونی نمیخوره تا ــ پناه بر خدا ــ به باباش ( و سایر بزرگترا ) حمله کنه. اونجا دیگه همه به هم نمیگن فلانی تو زرد از آب درومده اونجا دیگه کسی با ضبط Akai صدای مردمو ضبط نمیکنه اونجا دیگه از روی دسته ی مبل نمیشه دانشجوهای داروسازی رو دید زد اونجا هنوزم پاسیو بوی لاستیک T میده اونجا هنوزم چرخ خیاطیشون رو از انگلیس آوردن اونجا دیگه کسی در توالت اتاق بزرگه رو برای رسیدن به اهداف عشقی باز نمیکنه اونجا دیگه میوه های فسقلی و نرسیده ی کاج رو جمع نمیکنن تا باهاش در کون کسی رو مشکوک کنن. Link || |