Sunday, May 23, 2004
دیگر دست به پرده ها نخواهم زد بخوابید و همیشه. دیگر اشغال نخواهم زد آسوده بگیرید و قطع کنید دیگر کسی را "تو" صدا نخواهم زد بی ترس از دست دادن به این و آن سلام کنید دیگر لباسم را بالا نخواهم زد به خیابان بدوید و همدیگر را با لذت تماشا کنید دیگر انگشتتان نخواهم کرد شخصیتتان را برای آینده ی پرشکوه حفظ کنید دیگر یک وری نمیخندم مانیفست ها را در هوا پخش کنید دیگر نیستم خودتان باشید و کنار آب های دلتان آتش روشن کنید دیگر volume سلیقه هایم را نمیچرخانم نگران به روز شدن نباشید پ.ن: چک تضمینی و سفته در کار نیست بیخود دلتان را خوش نکنید D: Link || |