[Archive]


Tuesday, June 29, 2004



    لبخندی به گشادی این تاریکی بی حد و حصر بر لب
    در میان تپه ی سویای خشک نشسته ام
    ریزش سویاها، تکان های ناخودآگاهم را صدا دار میکند
    انرژی وحشتناک آشنا سر تا پایم را تسخیر کرده
    صدایی در پشت ابرهای آرام و غمگین میخواند
    میخواند
    میخواند

    i had a dream
    i had a awesome dream
    peaple in the park
    playin games in the dark

    هر چه میکشم نمیتوانم سیگار را از چنگ لب های دیوانه ام نجات دهم

    دست هایت را بالا بگیر
    دست هایت را بالا بگیر
    و با او بخوان
    ای که امشب در دانسته هایت نخواهی گنجید
    نه در حباب لذت های آشنایت

    شب به خیر مرد من :)


    ||





    Mute
    Current Time 0:00
    /
    Duration Time 0:00
    Loaded: 0%
    Progress: 0%
    Stream TypeLIVE
    Remaining Time -0:00
     



    #róisínmurphy


    || 0 Comments