Tuesday, September 07, 2004
کسی که هیچ وقت به او زنگ نمیزنم هیچ وقت به او نامه نمینویسم هیچ وقت برایش آف لاین نمیگذارم هیچ وقت او را نمیبینم و او همچنان ماهی یک بار به من زنگ میزند و هر بار میگوید که دلش تنگ است و هر بار میگوید که در هفته ی آینده همدیگر را ببینیم و هر بار میگوید که دوستت دارم و هر بار همه ی زندگی یک ماهه اش را با ذوق برایم تعریف میکند و هر بار حتی یک کلمه هم شکایت نمیکند دلم میخواهد به او بگویم در این سه سال به اندازه ی یک عمر قدیمی شده ایم دلم میخواهد به او بگویم بیا پیری مان را جشن بگیریم در هفته ی آینده هفته ی آینده Link || |