[Archive]


Thursday, October 28, 2004



    گفت چشمانت یک جا ثابت نمیمانند چند وقتی است
    کلمه ای بود شبیه تومانینه یا شاید تومعنینه یا حتی تمعنینه که میگفت پر زده انگار از شانه هایت
    جایش را خالی میکنم حالا که همه ی هستی ام در هوا پخش میشود و چشمانم تکان نمیخورند


    ||