[Archive]


Tuesday, December 07, 2004



    میدانی هر چه بزرگ تر میشوی جزییاتت از نوع بو میشوند
    وقتی بچه ی بچه ای همیشه چیزهای شکل دار و گوشه دار در جزییات احساسی ذهنت میگذشت
    کمی بزرگ تر شدی و بوی بنزین و بوی آدامس دهن پسر نانازی های مدرسه
    تا رسید به بوی سیگار و بوی مشروب و کم کم تریاک و آخر بوی پوست دست و زانو
    و حالا دیگر حتی بو ها شکل ندارند، بوی روزها، بوی سال ها، بوی فکرها

    پ.ن: من دیگر نه آن تازه بنگی معصومم :)


    ||