[Archive]


Friday, December 10, 2004



    بعضی وقتا دارم یه کاری میکنم و یهو تا مغز استخون دردم میاد
    دردم میاد که فراموش کار شدم
    که یادم رفته سال ها پیش، در یک شب تاریک، با دماغ خونی، در برابر هیات منصفه ی مورچه های زیر موکت، قسم خوردم:
    "بی خیال باشم"
    ب
    ی
    خ
    ی
    ا
    ل

    و ای موج های هرزه
    بیایید
    تن لخت بی شکایتم را
    بیایید


    ||