[Archive]


Wednesday, January 05, 2005



    آخ کاش میشد یه نفر الان زنگ بزنه
    بگه لباساتو بپوش دارم میام دنبالت که بریم یه هفته شمال
    تمام مدت x ورداریم و علف و کاه و یونجه بکشیم و به گور پدر بی پدر دنیا بخندیم
    آخ که چقدر عصر های تهران کثیف اند
    آخ که چقدر وقتی هوا تاریک میشود دل من بهونه گیری میکند
    آخ که مردشور عصرهای به اصطلاح جوانیمان را ببرد
    آخ و وای و اوی و آه و اوه
    کم مانده جماع نکرده انزال شوم از بس که این عصرها آه و اوه کردم

    امضا: سگ شاشنده به گور همه ی شما


    ||





    Mute
    Current Time 0:00
    /
    Duration Time 0:00
    Loaded: 0%
    Progress: 0%
    Stream TypeLIVE
    Remaining Time -0:00
     



    #róisínmurphy


    || 0 Comments