Sunday, February 27, 2005
نتیجه گیری یک آدم با شعور از فیلمی که یک بی شعور ساخت: "نتیجه میگیریم یه پسر باهوش به راحتی میتونه یه پسر بد بخت رو بد بخت تر کنه" *** من نمیدونم چرا انقدر سعی میکنن فیلم بسازن واسه آسیب شناسی روابط عاشقانه مساله خیلی ساده تر از این حرف ها است هر موقع دلت از یکی چرکی شد، بذارش کنار این دیگه آسیب شناسی و دعوا نداره مگه آدم عاقل وقتی میرینه توی ان و گهشو میگرده؟ تحلیل کردن روابط عاطفی درست مثل گشتن توی ان و گه میمونه چیزی که پیدا نمیشه هیچ، آسایش هم از آدم سلب میشه *** خیابان پر است از نگاه های "ملوس اندر سفیه" و چقدر من چاقوی ضامن دار دست ساز زنجانم را دوست دارم نمیدانم چرا انقدر در کنارش احساس آرامش میکنم شاید برای این باشد که موسقی عامل اصلی انحرافات جنسی و غیر جنسی من است شاید هم برای این است که این چاقو اولین چیز گران و قاچاقی است که خودم خریدم، با پول خودم، و با اجازه ی خودم. *** یک روز باید دوستان دلسوزم را یک جا جمع کنم و برای همشان توضیح دهم که نیازی نیست نگران من باشند من خیلی خوشبخت تر از آنم که آنها روی راه پله ی آن قبرستان بنشینند و یادم را به خیر کنند باید به آنها بفهمانم که کار من خراب کردن پل های پشت سرم نیست کار من خراب کردن پل هایی است که به قبرستان ختم میشود :) *** محمد خاتم انبیا است و فمینیست ها خاتمه ی راه انبیا (سوراخ کون) هستند. پ.ن: احتراما لطفا Link || |