Sunday, March 27, 2005
سه تا چیز آدم را بزرگ میکند خوردن کردن کسب دانش *** به شدت افتاده ام در عشق دانشمند شدن فکر بد نکنی ها انقدر فیبر جای تخمه میخورم که به کسی اجازه ندهم قضاوت بد درباره ام بکند پ.ن: فیبر در خیار و صیفی جات و ترکمون جات به وفور یافت میشود *** چقدر این ویشکا آسایش در فیلم میرباقری نمونه و خواستنی بازی میکند فرشته ی روی زمین *** red hot chilli peppers از باکلاس ترین و راک-فکر ترین گروه هایی است که مرگ زیبا را تبلیغ میکنند نه زندگی زشت٬ نه مرگ زشت٬ نه زندگی زیبا *** یک شیشه ی آب معدنی کنار دستم گذاشته ام که تا سقف قد میکشد و یک زیر سیگاری سیاه و گود دارم که آن دور است هی نگاهش میکنم و با خودم میگویم الان است که هستی را فرو بمکد عرق سرد میکنم و جان تازه میگیرم و فکر میکنم به ستاره ای که با عوض کردن جای خوابم (سر و ته شدن) آن را پیدا کرده ام هر شب از لای صندلی ها پیدایش میکنم و سیر نگاهش میکنم برای آدمی مثل من که تا به حال وقت نکرده در ستاره ها غرق شود فرصت بزرگی است *** تلخ مزه ی لذتی است که در شکوه تنهایی لخت میشود *** قدیمی تر ها عشوه های کشنده تری می آمدند آدم این را فراموش میکند و انگشت اتهام و افسوس به طرف خودش میگیرد و میگوید برای عشق پیر شده ای *** شکافتن سقف زمان با کله چیزی است که نصیب هر کسی نمیشود یادت هست که صبوحی در کشند آنان که کس را طاقت آن نباشد *** یک شب یک آدمی خوابش نمیبرد بلند شد و رفت از کتابخانه سیگار های مخصوص را آورد و چون دلش نمی آمد راه پرواز ذره ها را ببندد پنجره را تا ته باز کرد و یخ زد پ.ن: به مناسبت سالروز تولد میدان آزادی *** این زین به پشت و پشت به زین مفهوم درستی دارد ها ولی خوب بیان نشده ممکن است با گاییدن و به گا رفتن عوضی گرفته شود بهتر است بگوییم گاهی از این زاویه و گاهی آن یکی زاویه Link || |