[Archive]


Saturday, May 28, 2005



    کامپیوتر زیبایم بالای Lap ام نشسته و به من منظره نشان میدهد
    از آن منظره ها که از توی هواپیما میتوانی ببینی
    مهماندار هم داریم تازه
    با چشم های مشکی و لباس های خاکستری
    دستش را گذاشته روی سرش و انگشت های پایش را نگاه میکند

    ***

    Mellotron Scratch نام خوشایند آهنگ جان من است
    وقتی در دل زمین خوابیده ام و با کلاغ های درخت خار دار غار غار میکنم

    ***

    آدم معمولا برای اینکه از حیث کون قشنگ پاره شود یک عادت زیبا دارد
    وقتی میخواهند یک زیبایی را بعد از یک مدت طولانی ازش بگیرند
    دارد بهترین گاز عمرش را به آن میوه میزند

    ***

    دلم خواسته بنشینم تکیه به دیوار
    و یک آدم دیوانه زیر یک عالمه قندیل نقره ای برایم برقصد
    قندیل ها تاب بخورند در سرم
    و دیوانه شوم

    ***

    به من نگاه نکن
    لباس تنم نیست
    زشت شده ام
    لاغر شده ام
    گیج شده ام
    دو شخصیتی شده ام
    خاک رس شده ام
    سردمه دون دون شده ام

    ***

    چیزی که در گوش اولین گوشی گفتم که از نزدیک دیدمش
    درست یادم مانده
    با اینکه دلم نمی آید بلند بگویم ولی
    این بود: بهش بگو دست شویی داری ولی میترسی تنها بری، منو باهات بفرستن

    ***

    امروز یک جایی بودم، آنقدر گلیم کف زمینش بود که آدم احساس میکرد دارد جزیره های اطلس را نگاه میکند
    یک لحظه عمیقا احساس کردم به جهان گردی نیاز دارم
    اما ترسیدم بگویند دیوانه ی گلیم ندیده است
    برای همین کانال را عوض کردم

    ***

    یک چیزز بگویم فقط از همه چیز مهمتر است
    زندگی کثیف و آشغال است
    سگ به گور پدر او و دوست دارانش بشاشد ان شاالله
    لجن


    ||





    Mute
    Current Time 0:00
    /
    Duration Time 0:00
    Loaded: 0%
    Progress: 0%
    Stream TypeLIVE
    Remaining Time -0:00
     



    #róisínmurphy


    || 0 Comments