[Archive]


Saturday, June 04, 2005



    عروسک قشنگ من رفته بود به نخل مردابش سر بزند که یکهو یک جوجه کلاغ مرده دید که خون از زیرش مثل رودخانه می آمد بیرون تا دم پای او.
    خلاصه جیغ میکشد و باربی های دیگر می آیند جوجه کلاغ را بر سر دیوار میگذارند و عروسک را آرام میکنند
    یکهو باد میزند و جوجه کلاغ را می اندازد به حیات همسایه
    عروسک قشنگ من دلش از سرنوشت نامعلوم جوجه کلاغ آشوب میشود و میدود به پشت بام
    که از آنجا حیات شلوغ پلوغ همسایه را با چشم هایش بگردد دنبال سرنوشت جوجه کلاغ
    اما وقتی پایش به پشت بام میرسد یک اتفاق وحشت انگیز می افتد
    چهار تا جوجه کلاغ مرده ی دیگر!
    تازه از این هم بدتر کمی بعد معلوم میشود که یکیشان در دهانه ی سرنوشت گیر کرده (لابد چاق بوده) و هنوز خونین و مالین نیمه جان است.
    عروسک من میرود مثل یک فلورانس نایتینگل کوچولو جوجه کلاغ نیمه جان را بغل کند که ننه کلاغ و بابا کلاغ به او حمله میکنند و چنگشان را به سارافون آبی اش میکشند
    او دوباره جیغ میزند و این بار به جای خبر کردن باربی های دیگر به بابالنگ دراز زنگ میزند
    بابالنگ دراز از او میخواهد که دیگر به پشت بام نرود چون ممکن است یک بیماری اپیدمی آن بلا را سر کلاغ ها آورده باشد و اینکه همه ی بیماری های خطرناک از حیوان به آدم سرایت کرده اند.
    و البته بابالنگ دراز اگر آن همه صدای غارغار از ته جگر از پشت تلفن نشنیده بود هرگز انقدر نگران نمیشد.
    غارغاررررررغارررررررر
    آن صدای سرسام آور ادامه داشت، حتی وقتی عروسک قشنگ من همسایه ها را از پشت پنجره ی اتاقش میدید که جوجه کلاغ های مرده را بیرون میبرند و یکی از همسایه های مهربان هم که دامپزشکی بلد بوده کلاغ نیمه جان را پانسمان میکند.
    داشتم اینها را مینوشتم که دیدم پستچی برایم یک نامه آورده
    نامه ی زنده ی تشکر کلاغ مادر از سر دیوار.
    نامه هی غار میزد و سرش را تکان میداد
    از آن تشکر های از سر ناچاری که کلاغ های خیلی داغ دیده فقط بلدند.

    ***

    وقتی صدای نفس کشیدن یک نفر را اکو میکنند و تو میشنوی
    تازه میفهمی زیاد هم آزاد نیستی
    آن صداها به تو میگوید حلزوووووووون
    یا
    جوانه ی گنــــدم


    ||





    Mute
    Current Time 0:00
    /
    Duration Time 0:00
    Loaded: 0%
    Progress: 0%
    Stream TypeLIVE
    Remaining Time -0:00
     



    #róisínmurphy


    || 0 Comments