Friday, September 08, 2006
من و تو با هم بخوابیم و بیدار نشویم و یا تنها بیدار نشوم دیشب روح میگفت که خیلی زودتر از آنکه شنیده بود همه چیز تمام شد دیگر زندگی کردن اش نمی آید مبارزه کردنش هم میگفت از آخرین نبرد سخت چند سال می گذرد و حالا شکمی در آورده که یک لشگر نمی توانند بکشندش Symphony X - Rediscovery ( Segue ) امیرزاده ی کاشی ها با چشمان آبی اش امروز من و تو و عمه ات را با هم پیوندی ابدی داد Link || |