Friday, February 13, 2009
میگویم مردشور این دیسکورس ایرانی تان را ببرد شما چه میگویید؟ میگویم من رونسانس دیده و ندیده حتی تو بگو هنوز در نقاهت جنگ وسط این همه زن چاق و گرمابه مرد کچل سبیل دار و زورخانه شانسی خواهم داشت؟ چهار گردباد تغییر هم تکانی به اینجا نمیدهد جانا *** من آن کودکی بودم که روزهایی و شاید عمری بعد از خواندن آن کتاب در خود کشش یا بگو عشقی نسبت به خانم هاویشام و مکانش پیدا کردم شاید بگویند در دوره ی آنال - سادیستی بوده که شده یا شاید تشخیص شان اورال است تو نیز همیشه گمانت عشق اودیپی خواهد بود، تو تکرار آن عشق با تاکید بر هر سه گوشه ی تیز و جر دهنده اش همان تویی که خوشحالی ات را غم باید، تا تطهیر شود شاید. اما بر همگان پوشیده است و خواهد ماند که آن عشق به حد کمال بالغ و به میزان هیجان انگیزی شادان بود. Link || |