[Archive]


Wednesday, June 24, 2009



    Night Cast
    1- شوهر تو که تا نبینمش هر شب در جنایت Smooth تر میشود.
    2- معلم اسب سواری و تعلیم و تربیت او که هر بار به دنبال یک جای سالم او را لخت میکند.
    3- آن زوج مشکوک Dumb که حتی از پشت چشمی هم دیده نشده اند.
    4- تعدادی از یهودی های شیندلر، هه هه رو این یکی شرط عاقبت به خیری می بندم.
    5- خواهر نیمه گاییده ی فلانی که مدام برای نصفه ی دیگر به سکانس من می آمد و عامل اصلی بد بیاری ها بود
    6- و کسی که قرار بود نقش من را بعد از 20 سال نگاه نکردن به آینه بازی کند. به او پیشنهاد کردم در چشمان آنها بیشتر خیره شود، نفهمید.
    7- Mallory Knox روی همه ی آنها وجدان من را میگفت. بدون Mickey های آخر هر جمله. و البته بدون پاهایش.
    8- اتاق به هم ریخته ی سرد با دیوارهای نزدیک به هم و صد و هجده تلفن. فرقی نمیکند کدام زنگ بزند نه؟ آشفتگی از مکیدن سیر خواهد شد.
    9- و آن پزشک که با تزریق هایش جسم را هماهنگ با ذهن متشنج میکرد.

    امضا: آنکه کابوس را بیشتر از بی خوابی دوست دارد.


    ||





    Mute
    Current Time 0:00
    /
    Duration Time 0:00
    Loaded: 0%
    Progress: 0%
    Stream TypeLIVE
    Remaining Time -0:00
     



    #róisínmurphy


    || 0 Comments