Wednesday, September 29, 2004
نصف شب ها ناجوانمردانه پر میشوم از یک محموله ی انرژی عظیم فکر میکنم آخر عاقبت این انبار انرژی چه خواهد شد اشتعالش خانه چه کسی را کی و کجا ویران میکند rain down rain down rain now rain now rain now from a great height from a great height height height پ.ن: من یک شهروند نصف شب میباشم از هرگونه تماس روزانه خودداری بفرمایید Link || 0 Comments 50 تومن داری بدی؟ جات کجاس؟ یه کوچه بالاتر؟ کدوم کوچه؟ اینجا که کوچه نیست نصف پولو الان میگیرم کدوم کوچه گفتی؟ اول که یه کوچه دیگه رو گفتی اصلا تو مشکوکی نمیدم Link || 0 Comments @};- رفتی و رفتی که رفتی بر fuck رفتی و نرفته عطرت از cock Link || 0 Comments Monday, September 27, 2004 درست در میان جشمانت آنجا که مرز بی شکلی یک خم بسته ی بـزرگ به دور غریبه هایمان کشیده نفس زنده ی بیماری را می شنویم که هزار قرن پیش به او گفته بودند "مرگ حق است" و هنوز چشمانت میخندند و همیشه چشمانت میخندند و من همیشه در میان چشمان آسوده ات بی شکل ام پریشانی، تو را عاشق میکند آسودگی تو را بزرگ و بزرگی تو را آسوده تر و تو دیگر هرگز پریشان نخواهی شد Link || 0 Comments اگه به من بگن مجبوری یه گروه موسقی رو انتخاب کنی و تا ابد فقط به موسقی اونا گوش بدی بدون شک، بدون فکر، بدون دلتنگی، بدون حیف شد و اینا میگم rainbow Link || 0 Comments Friday, September 24, 2004 در خواب و بيداري صداي distortion مي آيد و مرد كه ميگويد به دوردست ها خيره نشو صداي زني را مي شنوم كه فرياد ميزند انگار كه زير آب باشد يا شايد من در استخر خوابم برده خواب تر از آن كه تشخيص دهم يك را از دو حتي اگر فرقش مثل فاصله ي من و تو اغراق آميز شده باشد Link || 0 Comments در خانه بايد كره باشد يا فراموشي كره و "كيل بيل" فراموشخانه ي كره است Link || 0 Comments اينجا را براي تو خالي ميكنم كه دوستت دارم براي تو كه هنوز استثنا مانده اي و يادت عذاب ميدهد "هيچ كس آخرين شواليه را نخواهد ديد" حرفي كه هميشه و همه ي وقت ها به همه ميگويم و هنوز نتوانسته ام خلاص شوم از شر خاطره هايي كه اشاره شان به من است و سنج ميزنند خاطره هاي من ديگر فرمان نميبرند انگار كه كودتاچي كوچكشان باور كردني تر از پادشاه پيرشان باشد آمدم بگويم اينجا را براي تو خالي ميكنم ترانه ي تاريك! امضا: هوا Link || 0 Comments Tuesday, September 21, 2004 Link || 0 Comments پرستش خواب را که پروردگار من است پرستش خدای مرا که بیدار ها را بازی نمیدهد پرستش تو را که خمیازه ات به زندگی دهن کجی میکند Link || 0 Comments کیر به اون گندگی داری و قرص خواب میخوری؟ خوب جق بزن نترس بزن همچین میفتی و میخوابی که سگ هار هم گازت بگیره آخ نگی. Link || 0 Comments بچه ها رو که به صف میکنن تا با شیلنگ کتک بزنن، بچه ها هی سعی میکنن که نوبتشون دیرتر برسه حالا من نمیدونم تو بچه ای یا من شیلنگ دستمه!؟ یا دارم خواب میبینم؟ Link || 0 Comments سوال: من چطور شوهری میشم؟ راهنمایی: Sin (30) = 0.5 Link || 0 Comments خونه های ملافه ای و مقوایی و درختی یه برتری بزرگ به خونه های آجری دارن که من هنوز بعد از سال ها تحقیق بهش پی نبردم همینطور دراز کشیدن زیر تخت به خوابیدن روی تخت یا سیگار کشیدن توی کمد و امباری به سیگار کشیدن تو پذیرایی یا موزیک گوش دادن با هد ست به موزیک گوش دادن از باند این یکی رو خیلی وقته جرات نکردم انجام بدم البته یا از بلندی پریدن نسبت به مردن یا مست کردن نسبت به چت کردن یا بی کس و کار بودن نسبت به محبوب بودن یا چمدون نسبت به کیف یا مثلا خیلی چیزا بسبت به خیلی چیزای دیگه Link || 0 Comments امروز همش با خودم تکرار میکردم فلانی متواری شد، بهمانی گریخت. Link || 0 Comments Monday, September 20, 2004 Hear me spit on you, wither I Remold into gold and bury I from - Sun Reborn left to sigh, recure maybe I'll Be born and simplify - The way I lie - Before I get bored, I get bored, I get bored I'm bored Repent by you and trust to figure out I burn that gift to doll and let it shine before I get bored, I get bored, I get bored I wish for a real one Fit and confide, before me or I I will come clean, it gets worse - it's more Get bored, I get bored, I get bored A wish for a real one Get bored Get bored Get bored Get bored Get bored Get bored I wish for a real one Link || 0 Comments Saturday, September 18, 2004 یک نفر میگفت که میبینی آدم ها را که روز به روز غریبه تر میشوند خواستم بگویم " شما؟ " ترسیدم شب ها کابوس ببیند که کسی خانه اش را سر و ته کرده پس گفتم روز به خیر آقای نجار Link || 0 Comments شب ها که یخ میزنیم و پنجره را نمیبندیم نه از آن است که گشادیم و میخندیم بلکه دوستش داریم وقتی که خودش را جمع میکند و میخوابد بلکه ما عقده ی پدر شدن داریم Link || 0 Comments شیشه ی عینکت شده پنچره ی همه ی دیوارهایی که شب ها به دیوار جلویی شان تکیه میدهم Link || 0 Comments نرگس های بی بو را که میخری میخندی میگویی میبینی؟ بالاخره اومدی و دماغم رو با خودت بردی و گل ها را میگذاری روی سینی براق ماشین Link || 0 Comments برای شروع پاییز صندلی لق لقو را به حیات خلوت بردم دیدم جنازه ات هنوز روی خاک ها برجسته است دست صندلی را وسظ هزارتای دیگر رها کردم و به تختم رفتم Link || 0 Comments در دستانم باد میکنم و به سویی که چشمانت را از دست دادی میدوم Link || 0 Comments Friday, September 17, 2004 Well of course I'd like to sit around and chat Well of course I'd like to stay and chew the fat Well of course I'd like to sit around and chat But someone's listening in Link || 0 Comments Thursday, September 16, 2004 جالبه که این روزا خیلی ها فکر میکنن دارم زندگیمو آتیش میزنم من خودم فکر میکنم فقط از یه شاخه پریدم به یه شاخه ی دیگه زندگی پر از شاخس پر از شاخه اگه نبود واسه امثال من یه لحظه هم موندنی نبود. Link || 0 Comments گوشی تلفن رو که گذاشتم یه لحظه از کلم گذشت " اگه یهو همه چیز رو از دست بدم چی میشه؟ " میدونی نتیجه چی شد؟ اصلا چیزی یادم نیومد که معنی "همه چیز" داشته باشه احساس کردم "همه چیز" یعنی من و من هیچ وقت خودم رو از دست نمیدم بعدش احساس کردم چقدر عوض شدم چقدر عظیم شدم چقدر راحت شدم Link || 0 Comments کنترل صد در صد داشتن روی زندگی، هم خوبه هم بد خوبه، چون میتونی مطابق میلت تنظیمش کنی و بده، چون اگه اشتباه کنی، از بیخ و بن داغونش میکنی آدمایی که کنترل کامل روی زندگیشون ندارن، این شانس رو دارن که اشتباهاتشون هیچ وقت به ریشه صدمه نمیزنه. Link || 0 Comments جالب تر اینه که در متن این خرابکاری وایسادم و هنوز حس میکنم یه روز دنیا رو میگیرم حسی که از وقتی یادم میاد داشتم حسی که بیشتر مث ایمانه تا آرزو نه اصلا آرزو نیست، آرزو واسه کسی که تا چشمشو میبنده، دستش هر چقد که بخواد دراز میشه و هر چی بخواد واسش میاره معنی نداره. Link || 0 Comments یه پیشنهاد خوب به نشئه بازهایی که نصف شبی هیچ گونه ماده ی نشئه کننده در دسترسشون نیست: اگه شاشتون گرفت یا یه چیز دیگتون گرفت، یه ساعت تمام خودتون رو نگه دارین بعد برین بشینین تو توالت، چشماتون رو ببندین، پلکاتون رو به هم فشار بدین و ببینین چقد نشئه میشین Link || 0 Comments Tuesday, September 14, 2004 این آهنگه رو اگه من میخواستم الان یه بار دیگه بازنویسی کنم حتما اینجوری میشد i would fly to the moon and back if u'll be or wont be my babe Link || 0 Comments میگه ای بابا دنیا بی وفاس میگم دنیای من که بی وفا نیست تپل جونی منم و لیوان گل گلی دسته دارم، زیر سیگاری سرمه ای حلزونیم، بالش لاغر مردنیم و کامپیوترم ماها همیشه خوشحالیم ماها اونجای مغزمون که غم و رنج رو درک میکنه کندیم انداختیم جلو گربه نارنجیه ی تو خرابه ماها همیشه یه چیزی داریم که باهاش جیغ بزنیم و بخندیم و قدم بزنیم و عرق کنیم ماها از همه ی تفریحات اخلاقی و غیر اخلاقی برخورداریم از جمله خندیدن به ریش تو و اونی که اینا رو میخونه و هر کی میشناسیم و نمیشناسیم از جمله سنجیدن ظرفیت خرابکاری و نو آوری حودمون و بچه ها از جمله هر دیقه عاشق یه چیزی شدن از جمله دم و دیقه قبله عوض کردن Link || 0 Comments معده درد عصبی بیدار کننده ی تشنج آور به احتضار انداز من وقت گیر آوردی؟ Link || 0 Comments آب آدم چه مواقعی تلخ میشه؟ Link || 0 Comments به سراغ من اگر می آیید عشق نیمه جون تو دلتون نمونده باشه جون ننتون آل و لولوخوره به جونتون نیفتاده باشه جون ننتون غمباد نکرده باشین جون ننتون در حال رشد شخصیتی و یابندگی خویشتن نباشید جون ننتون دنیا تخمدونتون باشه جون ننتون جبر تو مرامتون نباشه جون ننتون از کسی حساب نبرید جون ننتون به چیزی اعتقاد نداشته باشید جون ننتون شرتتون زنگ نزده باشه جون ننتون رو دس و بالتون جای چاقو ماقو نباشه جون ننتون دلقک باشید جون ننتون Link || 0 Comments آهاه میخواستم همینا رو بگم بهت میدونی که... خیلی وقته گفتن به دلم نمیچسبه hush گوش کن I want you to know He's not coming back He's bloated and frozen Still there's no point in letting it go to waste So knives out Cook him up Don't look down Shove it in your mouth If you'd been a dog They would have drowned you at birth So knives out Catch the mouse Squash his head Put him in the pot So knives out Catch the mouse Don't look down Shove it in your mouth I want you to know He's not coming back Look into my eyes It's the only way you'll know I'm telling the truth So knives out Catch the mouse Squash his head Put him in the pot Link || 0 Comments Thursday, September 09, 2004 Link || 0 Comments مرزن آباد جایی است میان کازرون و باقرون در آنجا نانی پزند که لنگه ی آن به بندر لنگه هم نمیرسد اگر از لبه آفتاب گیر مجلس گاه چند قدم فیلی بگذاری آشغال بینی پر کرده خانه ها و پنجره ها آب پاکیزه را به بچه میدهند و خود به شکار گراز نمیروند آخر آنها کاری را در ازای کار دیگر انجام نمیدهند لذا قضیه اثبات میشود حال اگر دانش آموزی به مدرسه نمیرود حال اگر من بنگی شده ام حال اگر من دین و دنیایم را به لحظه ای مستی میفروشم حال بگویید خانم شیر فروش زیبا بیاید آینه و آب بی آورد میخواهم پوستم را بکنم و بر دیوار شهر کنم در آنجا همه خواهند داسنت که آدم بودن گناه است آدم بودن نادانی است به روی برافروخته ی یار شرمناکم قسم گل های بابونه مریض اند همه تان را قهوه ای دوست دارم که قهوه ای رنگی است که کورها دور آن جشن میگیرند بیا دستم را به لبانت بچسبان بیا بنویس که خونمان را به هم مالیدیم بیا بگو که مر پرده ات را زده ام که من زبونم را بر جای خالی پرده ات گریانده ام من به درخت خیسی تکیه میدهم که همیشه چوبی است مثل پدر میماند برای من که دیکته ام را هنوز امضا نکرده اند من چه کنم با این ورقه ی خیس دیکته و این یک و این پنج که دلم را هری میریزد بگویید مرا با خود ببرند من اینجا از شهوت دیوانه میشوم آب را نبرید من روشن ام در خواب عزیزم مرا ببخش شب های بیماری مریضت را پاشویه مکن دوست ندارد با جوراب خیس به خواستگاری اولین عشقش برود امضا: بوته Link || 0 Comments Glycerin جناب بوش رو حتما استفاده کنید با ریش تراش و ضجه موره های زن همسایه میچسبد Link || 0 Comments تو اگه پنچری من که آشتــــــــــی ام Link || 0 Comments Wednesday, September 08, 2004 برای هزارمین و هزارمین بار به دنبال ردی از تو ناخن هایم را به دیوار ها میکشیدم نمیدانم رد تو مستقیم شده، یا ناخن های من دور خود میچرخند برا هزارمین بار کاغذ را باز کردم نوشته بود سر انجام باورت می کنند باید این کوچه نشینان ساده بدانند که جرم باد ربودن بافه های رویا نبوده است. گریه نکن ری را راهمان دور و دلمان کنار همین گریستن است. دوباره اردی بهشت به دیدنت می آیم. پ.ن: piskh will be piskh Link || 0 Comments Tuesday, September 07, 2004 Link || 0 Comments Say hello to the rug's topography It holds quite a lot of interest with your face down on it Say hello to the shrinking in your head You can't see it but you know its there so don't neglect it I'm taking her home with me all dressed in white She's got everything I need pharmacy keys She's falling hard for me I can see it in her eyes She acts just like a nurse with all the other guys Say hello to all the apples on the ground They were once in your eyes but you sneezed them out while sleeping Say hello to everything you've left behind It's even more a part of your life now that you can't touch it I'm taking her home with me all dressed in white She's got everything I need some pills and a little cup She's falling hard for me I can see it in her eyes She acts just like a nurse with all the other guys Link || 0 Comments دلم واسه مالیدن اونم به محتویات شرتت یه ذره شده Link || 0 Comments مگر میشود به جاسوس ها گفت که انقدر ناگهانی سر از آب در نیاورند مگر میشود میان coldplay و perfect circle تاب نخورد و مردد نماند مگر میشود به این تن لش گفت که الکل بس مگر میشود که این تصویر سیاه و سفید blonde را از دیوار اتاق برداشت مگر میشود آدم شد مگر میشود به این رگ های برامده و گشاد مگر میشود نامی بر خود نهاد، که دلقک های ناشی با آن به روی صحنه می ایند Link || 0 Comments نوبت پهن کردن لباس ها رسیده حالا کون گجت، از صندلی کنده شو دستان گجت، ماگ را رها کن دودول گجت، بخواب Link || 0 Comments نوبت خشک کن رسیده انگار باید برای گوش هایم سه ساعت قصه بخوانم تا سه دقیقه به من سواری دهند Link || 0 Comments کسی که هیچ وقت به او زنگ نمیزنم هیچ وقت به او نامه نمینویسم هیچ وقت برایش آف لاین نمیگذارم هیچ وقت او را نمیبینم و او همچنان ماهی یک بار به من زنگ میزند و هر بار میگوید که دلش تنگ است و هر بار میگوید که در هفته ی آینده همدیگر را ببینیم و هر بار میگوید که دوستت دارم و هر بار همه ی زندگی یک ماهه اش را با ذوق برایم تعریف میکند و هر بار حتی یک کلمه هم شکایت نمیکند دلم میخواهد به او بگویم در این سه سال به اندازه ی یک عمر قدیمی شده ایم دلم میخواهد به او بگویم بیا پیری مان را جشن بگیریم در هفته ی آینده هفته ی آینده Link || 0 Comments Saturday, September 04, 2004 چند بار که زنگ را میزند انگار که عکس العمل نشان میدهم من در را باز میکنم نگهبان ساختمان است که روزنامه ی شرق میخواهد هاج و واج به تاریخ روزنامه ها نگاه میکنم و حتی به خاطر نمی آورم چند شنبه است روز و ماه و سال که پیچیدگی خاص خودش را دارد Link || 0 Comments خوب خوب خوب که فکر میکنم میبینم نشئگی را با همه ی خوشبختی ها عوض نمیکنم نشئگی بعد از تمام شدن یک کار، head set بر کله و سیگار مخصوص به دست خیره به میزان سن های کیشلوفسکی نشسته در میان هسته های آلبالو مجذوب تبخیر مایعاتی که میبلعم خداحافظ خورشید بری که برنگردی Link || 0 Comments کونتون بسوزه من دختری را میشناسم که در جهازش خانه دارد. Link || 0 Comments شهرستانی هایی که به تهران آمده اند و بین این همه گرگ میتوانند پول درآورند بیایند خواستگاری من لطفا. Link || 0 Comments میدانی کسانی که حرف نمیزنند چقدر خوشبخت اند میدانی کسی که منظورش را به جایی نمیرساند چقدر آرامش دارد Link || 0 Comments پای راستم از زانو تا مچ بی حس شده اینو وقتی فهمیدم که نصف قدم هام روی پل صدا میکرد و نصف دیگه بی صدا در تاکسی فکر میکردم که شاید MS در کوچه فکر میکردم که شاید زیاد نشستن در توالت آن هم با پوتین و الان فکر میکنم که الکل شاید آه راستی Link || 0 Comments my knife it's sharp and chrome come see inside my bones all of the fiends are on the block I'm the new king I taste the queen in here we are all anemic in here anemic and sweet so go get your knife and come in so go get your knife and lay down so go get your knife now kiss me I can float here forever in this room we can't touch the floor in here we're all anemic in here anemic and sweet so go get your knife and come in and lay down and kiss me Link || 0 Comments Thursday, September 02, 2004 چقدر بدم می آید که دلم برای کسی بسوزد چقدر بیشتر بدم می آید، اگر آن کس را دوست داشته باشم ای همه ی کسانی که دوستتان دارم قــوی باشید Link || 0 Comments بارها به تو گفته ام در اتاقی که پشه ها عبور و مرور میکنند قهقهه نزن به سرفه ها و آخ تف های بعدش نمی ارزد Link || 0 Comments چند تا چیز در سرم میگذرد این روزها اینکه حسادت کردن به دوست دختر رفیق صمیمی، نشانه ی گی بودن است اینکه چگونه میشود: و رسالت من این خواهد بود تا دو استکان چای داغ را از میان دویست جنگ خونین به سلامت بگذرانم تا آنها را در شبی بارانی چشم در چشم هم نوش کنیم اینکه از ساندویچ مرغ و مرغ سوخاری و زرشک پلو با مرغ متنفر م اینکه چقدر مغزم آب رفته اینکه کجای این زندگی مسخره را انقدر دوست دارم، که هر شب به احترامش کلاه از سر بر میدارم Link || 0 Comments راستی "وظیفه" را اولین بار کدام دهاتی به شهر آورد؟ خراب شود آلاچیق اش و بمیرند بزهایش Link || 0 Comments هر وقت که دارم گل های دامن ماری جون را پاک میکنم شاهدانه ها را میخورم و میگذارم تمام مدت hunting bears در فضای اطراف ام جست و خیز کند آنوقت فکر میکنم آدم های زرد با پاهای لاغر و چشمان تنگ در تبت در چه حال اند آنوقت فکر میکنم چقدر ما به هم شبیه ایم آنوقت میفهمم به اینجا تعلق ندارم Link || 0 Comments two of milions Link || 0 Comments
March 2004 -
April 2004 -
May 2004 -
June 2004 -
July 2004 -
August 2004 -
September 2004 -
October 2004 -
November 2004 -
December 2004 -
January 2005 -
February 2005 -
March 2005 -
April 2005 -
May 2005 -
June 2005 -
July 2005 -
August 2005 -
April 2006 -
May 2006 -
June 2006 -
July 2006 -
August 2006 -
September 2006 -
October 2006 -
November 2006 -
December 2006 -
January 2007 -
February 2007 -
March 2007 -
April 2007 -
May 2007 -
June 2007 -
July 2007 -
August 2007 -
September 2007 -
October 2007 -
November 2007 -
December 2007 -
January 2008 -
February 2008 -
March 2008 -
April 2008 -
May 2008 -
June 2008 -
July 2008 -
August 2008 -
September 2008 -
October 2008 -
November 2008 -
December 2008 -
January 2009 -
February 2009 -
March 2009 -
April 2009 -
June 2009 -
July 2009 -
August 2009 -
September 2009 -
October 2009 -
November 2009 -
December 2009 -
January 2010 -
February 2010 -
March 2010 -
April 2010 -
May 2010 -
June 2010 -
July 2010 -
August 2010 -
September 2010 -
October 2010 -
November 2010 -
December 2010 -
March 2011 -
April 2011 -
May 2011 -
July 2011 -
August 2011 -
September 2011 -
October 2011 -
November 2011 -
January 2012 -
February 2012 -
March 2012 -
April 2012 -
May 2012 -
June 2012 -
July 2012 -
August 2012 -
September 2012 -
October 2012 -
November 2012 -
December 2012 -
January 2013 -
February 2013 -
March 2013 -
April 2013 -
May 2013 -
June 2013 -
September 2013 -
October 2013 -
November 2013 -
December 2013 -
January 2014 -
February 2014 -
March 2014 -
April 2014 -
May 2014 -
June 2014 -
July 2014 -
August 2014 -
September 2014 -
October 2014 -
November 2014 -
December 2014 -
January 2015 -
February 2015 -
March 2015 -
April 2015 -
May 2015 -
June 2015 -
July 2015 -
August 2015 -
September 2015 -
October 2015 -
November 2015 -
December 2015 -
January 2016 -
February 2016 -
March 2016 -
April 2016 -
May 2016 -
June 2016 -
July 2016 -
August 2016 -
September 2016 -
October 2016 -
November 2016 -
December 2016 -
January 2017 -
February 2017 -
March 2017 -
April 2017 -
May 2017 -
June 2017 -
July 2017 -
August 2017 -
September 2017 -
October 2017 -
November 2017 -
December 2017 -
January 2018 -
February 2018 -
March 2018 -
April 2018 -
May 2018 -
June 2018 -
July 2018 -
August 2018 -
September 2018 -
October 2018 -
November 2018 -
December 2018 -
January 2019 -
February 2019 -
March 2019 -
April 2019 -
May 2019 -
June 2019 -
July 2019 -
August 2019 -
September 2019 -
October 2019 -
November 2019 -
December 2019 -
January 2020 -
February 2020 -
March 2020 -
April 2020 -
May 2020 -
June 2020 -
July 2020 -
August 2020 -
September 2020 -
October 2020 -
November 2020 -
December 2020 -
January 2021 -
February 2021 -
March 2021 -
April 2021 -
May 2021 -
June 2021 -
July 2021 -
August 2021 -
September 2021 -
October 2021 -
November 2021 -
December 2021 -
February 2022 -
April 2022 -
May 2022 -
June 2022 -
July 2022 -
August 2022 -
October 2022 -
November 2022 -
December 2022 -
January 2023 -
February 2023 -
March 2023 -
May 2023 -
June 2023 -
July 2023 -
August 2023 -
September 2023 -
October 2023 -
November 2023 -
January 2024 -
February 2024 -
March 2024 -
April 2024 -
May 2024 -
June 2024 -
August 2024 -
September 2024 -
November 2024 -
December 2024 -
|